در صورت تأیید نهایی مصوبه منع قانونی بیش از سه دوره متوالی نمایندگان در شورای نگهبان آرایش سیاسی بهارستان در دوره آتی تغییر محسوسی خواهد داشت و ما شاهد یک خانه تکانی اساسی در خانه ملت خواهیم بود.
در اوایل هفته جاری،مجلسی ها در خلال بررسی و اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی قانونی را از مرحله تصویب گذراندند که بر اساس آن نمایندگانی که بیش از سه دوره متوالی در مجلس بوده اند،باید عطای نمایندگی را به لقایش ببخشند و حضور آنها در دوره چهارم ممنوع می شود. مصوبه ای که خیلی از نمایندگان را به این صرافت انداخت که از همین حالا جست و خیز ها را برای دست و پا کردن یک منصب جدید آغاز کنند و برخی هم در ظاهر به زعم خودشان اندکی استراحت می کنند.مسلماً در صورت تأیید نهایی این مصوبه در شورای نگهبان آرایش سیاسی بهارستان در دوره پیش رو تغییر محسوسی خواهد داشت و ما شاهد یک خانه تکانی اساسی در خانه ملت خواهیم بود.
این مصوبه موفقان و مخالفان زیادی داشت.اگر پای صحبت های کارشناسی شده موافقان و مخالفان بنشینیم،هر ادله ای در نوع حود قابل تأمل است؛موافقان استدلال می کنند این مصوبه در صورت تأیید و نهایی شدن موجب چرخش نخبگان در قوه مقننه خواهد شد و طیفی از شخصیت های جوان و فعال وارد عرصه قانونگذاری کشور می شوند و به تبع آن تأثیرات این جوانگرایی در عرصه های اجرایی کشور، قابل رویت خواهد بود.
برای نمونه با قانونی شدن این مصوبه،قفل انحصار در برخی حوزه های انتخاباتی در شهرستان ها خواهد شکست؛حوزه هایی که برخی شخصیت ها به پشتوانه نام و آوازه اشان مجال حضور شخصیت های جوان و ناشناخته را در مجلس سلب کرده بودند؛چرا که نماینده مزبور بواسطه حضور چندین دوره خود در مجلس،نوعی نمایندگی انحصاری در بهارستان ایجاد کرده بود که اجازه رقابت و حضور نامزدهای انتخاباتی دیگر را به حاشیه می برد.
از طرفی مخالفان هم ادله های خاص خود را دارند؛آنها معتقدند با قانونی شدن این مصوبه،نمایندگان جوان و کم تجربه جانشین نمایندگان با تجربه می شوند و این موضوع چالش اساسی پیش روی فرایندهای تقنینی در مجلس قرار می دهد.این گزاره تا حدودی در مورد مجلس دهم صدق می کند که بواسطه حضور افراد ناشناخته ای که تنها و تنها به مدد لیست های انتخاباتی امید به مجلس راه پیدا کردند،تا مدتها در خصوص کارکرد نمایندگی و رسالت خود در یک سردگمی به سر می بردند و با نهیب فلان جریان،درباره یک موضوع خاص سیاسی و اقتصادی اظهار نظر می کردند و یکی از ادوار ضعیف را در عمر سیاسی مجلس به نمایش گذاشتند و بیشتر از آنکه تابع منافع و مصالح عمومی و موکلان خود باشند،تابع جهت گیری جریان های سیاسی بودند،صدق می کند.
اما با نگاه منطقی به نظرات مخالفان و موافقان می توان به این جمع بندی رسید که این مصوبه را می توان در قالب ایده چرخش نخبگان در ساخنار سیاسی کشور تعریف کرد؛ایده ای که اگر قانونی شود ورای اینکه ممکن است با چالش های اندکی در کوتاه مدت مواجه شود،اما به تدریج می تواند با تزریق روحیه جوانگرایی در بسیاری از حوزه ها راهگشا باشد و از سوی دیگر دایره انتخاب مردم برای گزینش و معرفی ذائقه خود در خانه ملت را وسیع جلوه دهد.
برای مثال دوره هفتم مجلس شورای اسلامی تلفیقی از حضور نمایندگان با تجربه(احمد توکلی،خداد عادل،علیخانی و...) و جوان(علیرضا زاکانی،فلاحت پیشه،الیاس نادران،حسین مظفر،محمد خوشچهره و ...)بود که در کنار هم قرار گرفتند؛به نحوی که نه حضور جوانها از بار خبرگی و کارشناسی مجلس کم کرد و نه حضور سرشناس ها مانع از پیشبرد و ارائه نظریات نخبگی تازه نفس ها در روندهای قانونگذاری شد.پس با میدان دادن به جوانان به عنوان پیشران و موتور محرکه کشور در عرصه های مختلف می توان نوید آثاری بس شگرف در عرصه های مختلف را داد.کمااینکه تجربه اعتماد به جوانان در دهه گذشته بخصوص در عرصه های دفاعی،هسته ای و نانو وفناوری بارها ایده کارایی و کارامدی نیروی جوان را به اثبات رسانیده است.
ارسال نظرات